اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۳۳:۳۷
اذان ظهر ۱۲:۰۲:۰۵
اذان مغرب ۱۹:۱۳:۱۳
طلوع آفتاب ۰۵:۰۸:۵۵
غروب آفتاب ۱۸:۵۳:۴۳
نیمه شب ۲۳:۱۴:۱۰
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۲/۰۴/۰۲ - ۱۸:۲۴
«سراج24» ارائه می دهد؛

شاخصه های دولت کریمه/ ویژگی حکومت حضرت صاحب الامر (ع) چیست

سـوال ایـن اسـت کـه نظام برتر و حکومت ایده آل چه حکومتی و چه نظامی است ؟ ما در دعای افتتاح این فراز را می خوانیم ((اِنَّا نَرغَبُ اِلَیکَ فِی دَولَةٍ کَرِیمَة تُعِزُّ بِهاَ الاِسلامَ وَ اَهلَهَ وَ تـُذِلُّ بـِهـَا النِّفـَاقَ وَ اَهـلَهَ)).

شاخصه های دولت کریمه/ ویژگی حکومت حضرت صاحب الامر (ع) چیست

سراج24/ ویژه نامه نیمه شعبان:

 

 شاخصه های نظام برتر

در تـاریـخ هـر مـلتـی روزهـا و مـنـاسـبـت های مهمی قرار دارد که در سرنوشت آن ملت و امت بـسـیـار نقش آفرین و مؤ ثر است . یادآوری آن روزها و ایام را قرآن مجید متذکر می شود و تـاءکـیـد مـی کـنـد کـه آن ایـام را بـه عـنوان یوم اللّه یادآور شوید. به پیامبر(ص ) می فرماید که ایام اللّه را برای مردم تبیین کن . یکی از روزهای بسیار مبارک و مسعود که در سـرنـوشت بشر تاءثیر بسیار فوق العاده ای داشت ، روز بعثت پیامبر اعظم (ص ) بود. در تداوم بعثت ، یکی از روزهایی که بسیار تعیین کننده بود و تاءثیر فوق العاده ای را در سـرنـوشـت بشر و تحکیم انقلاب اسلامی و دین مبین اسلام داشت ، روز مبارک غدیر بود کـه در روایـات بـه عـنـوان افـضـل اعیاد از آن یاد می شود. در روزگار ما هم ایامی که در سـرنـوشـت مـا تاءثیر گذار بوده است ، روز 15 خرداد آغاز حرکت انقلاب ، روز 22 بهمن روز پـیـروزی انـقـلاب و 14 خـرداد 67 سـالروز غـدیر انقلاب و انتخاب رهبری در تداوم حـرکت حضرت امام (ره ) و تحکیم انقلاب از روزهایی هستند که می توانند مشابه ایام اللّه درصـدر اسـلام بـاشـنـد. بـه مـناسبت غدیر من یک بحث را فشرده خدمت شما سروران عزیز مطرح می کنم تحت عنوان ((شاخصه های نظام برتر)).

سـوال ایـن اسـت کـه نظام برتر و حکومت ایده آل چه حکومتی و چه نظامی است ؟ ما در دعای افتتاح این فراز را می خوانیم ((اِنَّا نَرغَبُ اِلَیکَ فِی دَولَةٍ کَرِیمَة تُعِزُّ بِهاَ الاِسلامَ وَ اَهلَهَ وَ تـُذِلُّ بـِهـَا النِّفـَاقَ وَ اَهـلَهَ)). ایـن دولت کـریـمـه چـه دولتـی اسـت ؟ حـکـومـت ایـده آل و نـظـام مـطـلوب برای بشر چه حکومت و چه نظامی است ؟ غرض حقیر از این بحث تعیین وجـه تفاوت نظام جمهوری اسلامی با دیگر نظام ها است . امروز ما چهار پنج نوع نظام در دنـیـا داریـم : نـظـام سـلطـنـتـی ، نـظـام جـمـهـوری ، نـظـام امـارتـی و یـک مـدل هـم درصـدر اسلام بوده است به نام نظام خلافتی ، که شبیه نظام امارتی است ، یک مـدلی هـم امـروز ادعـا کـردیـم جـمـهوری اسلامی ایران . با این اسم ، در بعضی کشورهای دیگر هم مطرح شود؛ جمهوری اسلامی موریتانی ، جمهوری اسلامی پاکستان ، افغانستان و عراق . خوب وجه تفاوت ما با آنها چیست ؟ آنچه جمهوری اسلامی را متمایز می کند از بقیه نـظـام هـا چـه خـصـیـصه ای است ؟ عشق ما، علاقه ما، ایمان ما، باور ما به این نظام بر چه مبنایی است ؟

در پـاسـخ بـه ایـن سـؤ ال عـرض مـی کـنـم که اگر ما در یک نظام حکومتی ، دو ویژگی شـاخـص را پـیـدا کـنـیـم ، آن نـظـام مـی شود نظام برتر: یکی قانون برتر دوم مدیریت برتر.

ویژگی قانون و مدیریت برتر

به چه قانونی می گوییم قانون برتر؟

به چه مدیریتی می گوییم مدیریت برتر؟

اگر قانون و مقرراتی از این دو شاخصه برخوردار بود می شود قانون برتر:

1. از خـطـا و اشـتـبـاه مـصـوب بـاشـد، یـعـنـی در وضـع قـوانـین و در انشاء قوانین خطا و انحرافی نباشد؛

2. مجموعه حیات انسان را در بر گیرد، یعنی فرا زمانی و فرامکانی باشد.

دلیل فرا زمانی و فرامکانی بودن قانون ، آن است که انسان ابدی است و موقت نیست . از نـظـر قـرآن و روایات انسان موجودی است ابدی . بیش از هشتاد آیه در قرآن وجود دارد که بـه صـراحـت یـا بـه صورت های دیگر دلالت دارد بر ابدیت انسان . آدمی هیچ گاه نمی مـیـرد. یـک بـار مـتـولد مـی شود، اما هیچ گاه از بین نمی رود. کلمه خلود را در قرآن برای انـسـان می بینید؛ هم در مورد کفار و هم در مورد مؤ منین . خلود به معنای ابدیت ؛ موجودی که فناناپذیر است از بین نمی رود، نابود نمی شود، چند عالم را باید بگذراند. از عالم ذر کـه هـمـه انـسانها در یک عالمی بودند و به دعوت ذات باریتعالی لبیک گفتند و بعد در عـالم جـنـیـن قـرار مـی گـیـرنـد و از عـالم جـنـیـن بـه ایـن عـالم منتقل می شوند.

شـصـت هـفـتـاد سال نیز اینجا زندگی می کنیم . از اینجا نیز ما به عالم دیگری می رویم تحت عنوان برزخ . در عالم برزخ نیز آدمی زندگی می کند حیات دارد تا با اجدادمان آماده شـویـم و همگی وارد قیامت بشویم . این عوالمی است که انسان عبور می کند. آدمی هیچ گاه نابود نمی شود. ازلی نیست ، اما ابدی است .

قـانـونـی از بـرتـری بـرخـوردار اسـت که این دو شاخصه را داشته باشد: یکی این که مـصونیت داشته باشد از خطا و انحراف ، دوم فرازمانی و فرامکانی باشد. یعنی بتواند مـجـمـوعـه حیات انسان را در بر گیرد. اگر آدم بدی باشد در همه این عوالم قوانین در او تـاءثـیـر گـذار اسـت . بـایـد قـوانین ، قبل از انسان و بعد از انسان را پوشش دهد؛ یعنی قـبـل از آمـدن به این دنیا و بعد از آنکه از دنیا می رود باید در برگیرد و پوشش داشته باشد.

امـا مـدیـریـت برتر چیست ؟ مدیریت برتر نیز باید مصونیت ذاتی از خطا و اشتباه داشته بـاشـد، یـا مـصونیت حداکثری ، یعنی اگر مدیری بود که بر مبنای شاخصه های دینی و الهـی مـدیـریـت کـرد و از خـطـا و گـنـاه مـصـونـیـت داشـت ، آن مـی شـود مـدیـریـت بـرتـر. حـال اگـر چـنـیـن مـدیـریـت و قـانونی پیدا کردیم می توانیم بگوییم این مدیر برتر و قانون برتر است .

حـال سـؤ ال بـعـدی ایـن اسـت کـه آیـا قـانـون بـرتـر و مـدیـریـت بـرتـر قابل دستیابی است یا خیر؟

حـال مـقـداری کـاربـردی تر بحث کنیم . در دعای افتتاح می گوییم : ((انا نرغب الیک فی دولة کریمة )). این دولت کریمه یک تقاضای ایده الیستی است یا رئالیستی ؟ آیا واقعا یک درخواستی ذهنی است یا قابل عملیاتی شدن است ؟ آیا انسانی که این دعا را در محضر ذات بـاریـتـعـالی مـی خـوانـد، ایـن دولت کـریـمـه در هـر زمـانـی قابل دستیابی است ؟ دولت کریمه همان دولتی است که عرض کردم از مدیریت برتر و قانون برتر برخوردار باشد.

حال نقش مدیر مهمتر است یا قانون ؟

ایـن یـک بـحـث طـولانی است که من در یک جمله جواب می دهم و در جای دیگری باید در مورد رابـطـه قانون و مدیریت بحث شود. مرحوم علامه بزرگوار محمد تقی جعفری یک جمله ای فـرمـودنـد: آن قـدر کـه بـشریت مدیون مدیران خوب است مدیون قانون خوب نیست ؛ یعنی ایـنـکـه نـقـش مدیر احیای قانون است . قانون خوب مدیر خوب می خواهد. اگر قانون خوب بـود امـا مـدیـر خـوب نـبود آن قانون زمین می ماند. قرآن قانون خوب است و مدیر خوب می خـواهـد اگـر مـدیـر خـوب در کـنار قرآن نباشد، قرآن کارایی خود را از دست می دهد. مدیر خـوب اسـت کـه قـرآن را بـه مـنـصـه ظـهـور مـی رسـانـد و بـدان جـامـه عـمـل مـی پـوشـانـد. حـال بـرگـردیـم بـه ایـن سـؤ ال که آیا قانون خوب و مدیر خوب قابل دستیابی است ؟

آیا قانون و مدیر خوب قابل دستیابی است ؟

برای پاسخ گویی به این سئوال باید برگردیم به این مسئله که اصولا خداوند منان بـرای تـکـامـل بـشـر چـه فـرمـولی را طـراحی کرده است ؟ دقیقا ذات باری تعالی برای تـکـامـل بـشـر از همین فرمول دو عنصری استفاده کرده است : قانون برتر و مدیر برتر. اگـر دو نـفـر انـسـان بر روی زمین باشد، به طور قطع یکی از این دو نفر راهنما و مدیر اسـت و آنـچه را که می گوید مقررات و قوانین است . آدم ابوالبشر و حوا(ع ) یکی پیامبر الهـی اسـت و الگـو و اسـوه و دیگری تابع و پیرو اوست . در روایتی از امام صادق (ع ) آمده است . ((لو لم یبق فی الارض الا اثنان لکان احدهما حجة )) اگر روی زمین فقط دو نفر باشند یکی از آن دو حجت است .

فـلسـفـه بـعـثـت انـبـیـا هـمـیـن اسـت . فـلسـفـه انـبـیـا تـحـقـق فـرمـول (تـرکـیبی ) دو عنصری است . دو عنصر با یکدیگر ترکیب شوند و مایه حیات را تـشـکـیـل مـی دهند، همانند آب که ترکیبی از دو عنصر است . اگر از هم جدا شدند دیگر آب نیست مایه حیات نیست و آن چیزی که بشر را حیات می بخشد این دو عنصر، قانون برتر و مدیریت برتر است . یعنی قانون الهی و مدیریت منتسب به ذات باریتعالی .

حال آیا آن فرمولی که ذات باریتعالی طراحی کرده است از آن خصیصه ها برخوردار هست یـا نـیـسـت ؟ بله تنها و تنها راه رسیدن به قانون برتر و مدیریت برتر اتکا به ذات بـاریـتـعـالی اسـت . هـیـچ مـرجـعـی و مـنـبـعـی نـمـی تـوانـد ایـن فـرمـول را بـه وجـود بـیـاورد، برای این که بشریت بسیار ناقص است . آن دو عنصر این بـود کـه قـانـونـی بـاشـد کـه مـصـویـنـت داشـتـه بـاشـد از خطا و انحراف ، دوم این که فـرازمانی باشد. مگر بشر می تواند قانونی بنویسد که مصونیت داشته باشد از خطا و انـحـراف ؟ مـن بـعـیـد مـی دانـم از گـذشـتـه تـا بـه حـال دیـن مـدارتـر از مـجـلس هـفتم بتوانیم (اگر قیاس بکنیم ) پیدا بکنیم همین ها هم وقتی خواسته باشند قانون بنویسند می گویند برای کاندیداتوری مجلس فوق لیسانس لازم اسـت الا کـسـانـی که نماینده مجلس باشند. این جاست که می گوییم قانون گذار اساسی نـمـی تواند بشر باشد، چون بشر اول منفعت خودش را در نظر می گیرد. دایره معلوماتش بـسـیـار مـحدود است . این جاست که اگر خواسته باشیم آدم های خوبی را پیدا کنیم برای قـانـون گـذاری ، مـی رسـیم به مجلس ‍ خودمان که خیلی بحمداللّه پیشرفته است اما همین مـقـدار هـم باز می بینیم دچار یک آسیبی می شویم . بنابراین فلسفه بعثت انبیا تحقق این فرمول هست .

نکته دوم این است که جز ذات باریتعالی هیچ کس و هیچ ظرفی امکان این که بتواند این دو عـنـصـر را بـا شـاخـصـه هـایش تعبیه بکند، نیست . گفتیم که قانون باید مصونیت داشته بـاشـد و مـدیـر هـم بـایـد مـصونیت داشته باشد یا ذاتی یا حداکثر و این هم فقط از ذات بـاریـتـعـالی برمی آید و بس ، از عهده هیچ کس برنمی آید چون انسان ها را هیچ کس نمی شـنـاسـد جز ذات باری تعالی که خالق این انسان است . او می داند این چقدر ظرفیت دارد. لذا (حـتـی ) یـک نـفـر از انـبـیـاء را مـردم انـتـخـاب نـکـردنـد، چـون ایـنـجـا بـحـث تکامل انسان است ، بحث فرمول حیات آفرین است ، بحث سرنوشت انسان مطرح و تحقق یک فـرمـول تـکـامـل آفـریـن اسـت . در انـتـخـاب مدیر و رهبر اطمینان صد درصد باید باشد. ایـنـجـاست که ذات باریتعالی این امر را واگذار نکرده است . ذات باریتعالی شصت ـ هفتاد درصـد امـور را بـه خلق اللّه واگذار کرده ، یک درصد کمی را برای خودش نگه داشته ، آن هـم به خاطر اهمیت موضوع و مسئله رهبری (پیامبر) و قانون اساسی (کتاب های آسمانی ).

یـک انـقلاب عظیم مثل انقلاب موسی بن عمران وقتی پیروز شد، فرمود: از اینجا دیگر به عـهـده شـمـاست . ((یا بنی اسرائیل اذکروا نعمتی الّتی انعمت علیکم )) تحقق این انقلاب از ایـن بـه بعد به عهده شماست . تبعیت از رهبری در پیشبرد اهداف انقلاب و مقابله با دشمن نـیـازمـنـد به همراهی مردم است . اما متاءسفانه آن مردم کوتاهی کردند و انقلاب به سقوط کشیده شد. خطبه قاصعه امیرالمؤ منین (ع ) تابلوی تمام نمای شکست دو انقلاب درگذشته اسـت : انـقـلاب مـوسـی بـن عـمران و انقلاب صدر اسلام . امیرالمؤ منین (ع ) می گویند این انـقلاب دوم ، انقلاب بسیار عظیم و بزرگی بود، اما کوتاهی کردید و این انقلاب هم به سـرنـوشـت انـقـلاب مـوسـی گـرفـتـار شـد. بـنـابـرایـن تـحـقـق ایـن فرمول جز در سایه اتکاء به ذات باریتعالی امکان نمی پذیرد. منحصر به این راه است . کـه اگـر بـخـواهـیـم بـه قـانون برتر و مدیر برتر برسیم باید از مسیر الی اللّه دنـبـال کنیم و راه دیگری اصلا ندارد. این فرمول در دوران نبوت کاملا عملی شد با نبوت پیامبر اعظم (ص ) به عنوان خاتم الانبیاء بزرگ ترین ، عمیق ترین ، گسترده ترین مکتب پـایـه گـذاری شـد، بـا همین دو شاخصه ، مدیر برتر که خود رهبری مکتب مصونیت ذاتی دارد از خـطـا و گـنـاه ، چـشـم پـیـامـبـر، گـوش پـیـامـبـر، دل پـیـامبر معصوم است ، آن چه را می گوید سخن ذات باریتعالی است . هیچ گونه خطا و اشتباهی در عملکرد پیامبر، در قانون گذاری و در تدوین قوانین نیست . البته خداوند منان در بـحـث قـانـون گـذاری ، به بشر لطف بسیار و عنایت فراوان کرده ، و قانونگذاری را بـه نـیـابـت هـم واگـذار نـکـرده ، خـودش قـانـون گـذاری کـرده ، ایـن قـرآن حـاصـل وحـی و سـخـن خـداست و قانون اساسی مکتب است که این مقدار بندگانش ‍ را خداوند عـزیـز دانـسـته که روزانه ما حق داریم و اجازه فرمودند چشممان به کلام خدا بیفتد، اصلا ایـن کـه نـگـاه کـردن به قرآن ثواب دارد، به ما اجازه فرموده با وضو دست بزنیم به کـلامی که از او به ما رسیده ، واقعا افتخار بزرگی است که انسان اجازه پیدا کرده وارد این مقوله بشود!

پـیـامـبر این فرمول حیات بخش را در حیات خودشان محقق کردند و انصافا بشریت مرده را زنـده کـردنـد هم جامعه را زنده کردند، هم انسان را زنده کردند، هم دین خدا را زنده کردند. دیـن ، جـامـعـه و انـسـان ، سه بیلان کار پیامبر اعظم بود. حیات دین ، حیات جامعه و حیات انسان . سئوال این است که آیا باید این فرمول تداوم بکند یا نه ؟ این جاست که فلسفه غـدیـر شـکـل می گیرد. اشتباه اهل سنت کجاست واقعا؟ از کجا انسان انحراف پیدا کرد و به کـجـا خـتـم شـد؟ ایـن فـرمـول بـاید تداوم یابد با همان شاخصه هایی که طراحی شده ، فـرمـول مـدیـریـت بـرتـر و قانون برتر، یعنی این دو عنصر ترکیبی باید در عصر و زمـانـی بـاشـد تـا دولت کـریمه شکل بگیرد والاّ آن دولت ، دولت کریمه نیست ، لذا این جـاسـت کـه خـداونـد مـنـان مـی فـرمـایـد: ((یـا ایـهـا الرسـول بـلغ مـا انـزل الیـک مـن ربـک فان لم تفعل فما بلغت رسالته )) اگر آن قرار را به مردم ابلاغ نـکـنـی ، رسـالت نابود می شود، رسالت خدا را ابلاغ نکردی اهداف نبوت تداوم نخواهد یـافـت . آن فـرمـول بـایـد پـیـاده شـود تـا ایـن نـظـام تـداوم پـیـدا بـکـنـد. اگـر آن فـرمول که راءس و ریشه و اساس بقای نظام است ، محقق نشود این نظام باقی نمی ماند. آن جـمـله زیبای پیامبر(ص ) که فرمود ((انی تارک فیکم الثقلین کتاب اللّه و عترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا و انهما لن یفترقا حتی یردا علیَّ الحوض )) مورخین می گویند ایـن دو انـگـشـت مـبـارک را کـنـار هـم قـرار داد ((کـتـاب اللّه و عـتـرتـی )) ایـن فـرمـول دو عـنـصری را این طوری بیان فرمودند: من دو گوهر گرانسنگ و ارزشمند را در بـیـن شـمـا بـه امـانـت مـی گـذارم 1. قـانون برتر 2. مدیریت برتر. اگر این دو یعنی قانون شما کتاب خدا نباشد و مدیر شما علی نباشد، گمراه می شوید. و فلسفه گمراهی و انـحـراف جـامعه همین بود که ((لم یمتثل امر رسول اللّه )). در دعای ندبه می خوانیم که امـر پـیـامـبـر(ص ) امـتـثـال نـشـد او فـرمـوده بـود ایـن فـرمـول را بـایـد حـفـظ کـنـیـد، وصـیـت نامه سیاسی پیامبر این بود که این فرمان باید عملیاتی شود والاّ زمینه انحراف شما فراهم می شود.

آن جمله ای که من عرض کردم مدیریت مهم ترست یا قانون ، روایتی است از امام باقر(ع ) و امـام صادق (ع ) نقل شده با یک تفاوت هایی : ((بُنی الاسلام علی خمس )) می فرماید: که بـنـای اسـلام بـر پـنـج چـیـز اسـت : نـمـاز، زکـات ، روزه ، حـج و ولایـت . زراره سـؤ ال مـی کـنـد کـه کـدام یـک از ایـنـهـا بـرتـر است ؟ می فرمایند: ((الولایة ، لانها مفتاحهن و الوالی هو الدلیل علیهن ))، یعنی ولایت مهمتر است و زیربنا است ؛ ولایت و رهبری (مدیریت برتر) دلیل و راهنما و احیا کننده احکام الهی است . و تجربه تاریخی ما هم مبین همین مسئله است ، در روایت می گویند اگر نماز را با ولایت مقایسه کنید ولایت نقشش زیربنایی است ، در زکـات نقش ولایت زیربنایی است ، احیاکننده است ، در حج نقش ولایت زیربنایی است ، یـعـنـی اگـر خـانـه کعبه از ولایت و مدیریت برتر جدا شد، در اختیار اجانب افتاد، خاصیت خودش را از دست می دهد. ولید روی پشت بام خانه کعبه قرار می گیرد و می گوید این جا برای چه خوبست ؟ می گویند برای این که دو رکعت نماز بخوانی . می گوید حرف نزن ! یکی می گوید قرآن بخوانیم ! می گوید ساکت باش ! یکی می گوید سفره بیندازیم بـه خلق اللّه افطار بدهیم . می گوید تو هم حرف نزن ! می گویند خلیفه بگوید. می گوید ((اینجا خوب است حوضی بسازیم پر از شراب و داخلش شنا بکنیم !)) این کعبه ، هست ولی مدیریت برتر همراهش نیست که این کعبه را جهت و هویت بدهد.

از لفـظ قـرآن در روایت ذکری نیامده . پیامبر می فرماید این دو کنار هم هستند. در بعضی از روایـات از قـرآن بـعـنـوان ثـقـل اکـبـر یـاد مـی شـود، و عـتـرت ثـقـل اصـغـر. نمی خواهم بگویم مدیریت از قرآن بالاتر است ولی از جهت جایگاه و نقش ، نـقـش مدیریت احیا کننده قرآن است . اگر قرآن تنها بماند یا سینه دیوار می گذارندش و تیرش می زنند، یا در زمان شاه به شکل زیبایی چاپش می کنند و در مساجد در ویترین می گـذارنـدش . وقتی به قرآن عمل نشود، برای قرآن فرق نمی کند سینه دیوار باشد یا در ویـتـریـن ! مـدیـر بـرتـر اسـت کـه قـرآن را جـامـه عمل می پوشاند و از آن صیانت می کند.

ایـن فـرمـول را ذات باریتعالی برای عصر امامت تعبیه کرده است . پیامبر هم فرمودند اما مـردم عـمـل نکردند، خداوند تکلیفش را انجام داده است . مردم حق انتخاب دارند اما هر انتخابی حق نیست ، اگر انتخاب مردم با منتخب ذات باریتعالی مصداقا یکی شد، انتخاب حق است و الا انتخاب درستی نیست . حق دارند انتخاب بکنند ولی هر انتخابی حق نیست . در زمان امامت ا ین فـرمـول مـحـقـق شـد، در زمـان غـیـبـت چـطـور؟ در دوران غـیـبـت آیـا ایـن فـرمـول باید تداوم پیدا بکند یا نه ؟ قطعا دولت کریمه باید تداوم یابد و در دوران غـیـبـت ایـن فـرمـول دقـیقا باید محقق شود، منتها چون با توجه به شرایط دوران غیبت ، در مـدیـریـت مـصـونـیـت ذاتـی بـه صـورت مـوقـت امـکـان پـذیـر نـیـسـت ، تـبدیل می شود به مصونیت حداکثری . یعنی در دوران غیبت مدیریت باید مصونیت حداکثری داشته باشد، یعنی رهبری باید دارای عدالت واقعی باشد.

قانون برتر چگونه محقق می شود؟

اجـتـهـاد بـر مـبـنـای قـرآن و سـنـت و اجـمـاع و عـقـل یـعـنـی تـحـقـق فرمول مذکور در دوران غیبت . ما این دو اصل را نیاز داریم :

1. مدیریت با مصونیت حداکثری که همان عدالت حاکم است .

2. قـدرت اسـتـنـبـاط احـکـام از قـران و سـنـت و اجـمـاع و عقل که از آن به عنوان اجتهاد و مجتهد یاد می کنیم .

ولی فقیه یعنی مدیری که دارای اجتهاد لازم هست ، به علاوه مصونیت حداکثری یعنی عدالت واقـعـی در کـنـار قـدرت اسـتـنـبـاط احـکـام از قـرآن و اجـمـاع و سـنـت و عقل .

بـحـمـداللّه مـا امروز از این موهبت الهی برخوردار هستیم . با تکیه بر دو نهاد: خبرگانی که آن مصداق را تعیین می کند و شورای نگهبانی که قانون را با شرع انطباق می بخشد و تاءیید می کند. تفاوت ما با کشورهای دیگر در همین است . حکومت ما نه خلافتی است ، نه امارتی است ، نه جمهوری مطلق است و نه سلطنتی ، بلکه جمهوری اسلامی است ، یعنی یک حـکـومـتـی کـه تـکیه اش بر مدیریت برتر است . بر مبنای مصونیت حداکثری و اجتهاد بر مـبـنـای قـرآن ، سـنـت ، اجـمـاع و عقل . و امروز از عنایات ویژه الهی برخودار هستیم که 27 سال است ولایت الهی و حکومت دینی و دولت کریمه بر ما سایه افکنده . بنابراین این دعا مـسـتـجـاب شـدنـی اسـت . ((انـا نـرغـب الیـک فـی دولت کـریـمـه )) در عـصـر نـوح قابل تحقق بود، اگر به نوح می پیوستند و از او اطاعت می کردند دولت کریمه محقق می شد. در عصر پیامبر مردم به او گرایش پیدا بکنند دولت کریمه است ، در عصر امام هادی (ع ) اگـر مـردم بـر محوریت امام هادی حرکت می کردند دولت کریمه بود. در عصر غیبت هم اگـر مـردم بـر محور شیخ طوسی حرکت می کردند دولت کریمه بود. اگر بر محور آیة اللّه بروجردی حرکت می کردند دولت کریمه بود. منتها نکردند، و هفتاد درصد احکام اللّه تـعـطـیـل بـود. در عـصـر حـضـرت امـام (ره ) بـود کـه مـردم بـر مـحـور ولی فـقـیـه عـادل مـجـتـهـد گـرد آمـدند و مصداق دولت کریمه محقق شد و بعد از امام (ره ) هم همین حرکت تداوم پیدا کرد. بنابراین با اطمینان می توان گفت که ما غدیر را محقق کردیم و در عصر مـا فلسفه غدیر محقق شده است ؛ ما پیش حضرت زهرا(س ) روسفیدیم . زهرا جانش را فدای دولت کـریـمـه کـرد. جـهـاد کـرد بـرای تـحـقق دولت کریمه که چرا اینها دست از مدیریت برتر برداشتند؟ چرا دنبال مدیرانی می روند که آن شاخصه ها را ندارند؟!

ولی امـروز مـلت مـا و جـوانـان ما این موهبت الهی را محقق کردند و سپاه پاسداران باید به خودش ببالد در پاسداری از این شجره طیبه ، و این وظیفه بسیار سنگین است پاسداری از انقلاب اسلامی و دست آوردهای آن ، پاسداری از میراث انبیاءست . پاسداری از میراث ائمه (ع ) است . پاسداری از میراث حضرت زهرا(س ) است . با همان مرتبه ای که بیان شد.

نـمی خواهم بگویم تمام آنچه را پیامبر محقق کرده ما محقق کردیم . ما می گوییم شاکله ما، شاخصه ما، همان چیزی است که آنها به ما گفتند و ما بنا داریم در مسیر آنها حرکت بکنیم و امـروز مـدیـریـت مـا ولایـی اسـت و هـمـه چـیـز دگـرگـون شـده و مـدیـریـت بـا فـقـیـه عادل است . اوضاع کشور ما با گذشته کاملا متفاوت است ، مسیر ما با دنیا کاملا متفاوت است ، نـکـتـه مـهـم ایـن اسـت کـه سـلسـله مـراتـب مدیران همه باید صالح باشند از رهبری که بـگـذریـم رؤ سـای قـوا اگـر شـاخـصـه دیـن داری و دیـن مـداری داشـتـه بـاشـنـد قـطـعـا تاءثیرشان تاءثیر دیگری است . به همین نسبت تا بخشدار و دهدار.

در سـپـاه هم همینگونه است ، هر مقدار فرماندهان نیروها، فرماندهان رده ها به این شاخصه هـا نـزدیـکـتـر بـاشـنـد، عـمـلیـاتـی تـر بـاشـنـد، مـیـزان شـکـل گـیـری ارزشهای دینی در تشکیلاتشان بیشتر است . اگر ملاک را می خواهید بفهمید کـه فـرمـانده چقدر به این شاخصه ها نزدیک است ببنید نوع مدیریت او چگونه است ؟ بر زیـر مـجـمـوعـه اش چـگـونـه مـدیـریـت مـی کـنـد؟ بـه مـسـائل اخـلاقـی دیـنـی چـگـونـه تـوجـه مـی کـنـد. ((کـلکـم راع و کـلکـم مـسـئول عـن رعـیـتـه )) ایـن سـربـاز کـه در اخـتـیـار شـمـا اسـت فـردا از شـمـا سـئوال مـی کـنـنـد، از غـذایـش سـئوال مـی کـنـنـد، از لبـاسـش سـئوال مـی کـنـنـد. اما مهمترین چیزی که سئوال می کنند این که تو می توانستی در این دو سال فرد سامان دهی نشده را ساماندهی کنی ((من احیاء نفسا فکانما احیاء الناس جمیعا))

مـسـئول نـمـایندگی ما در پادگان آباده نامه نوشته بود که این فرمانده پادگان واقعا بـرای سربازان دل می سوزاند، اصلا شب و روز ندارد که اینها اصلاح بشوند و پدر و مـادرهـایـشـان نـامه نوشته بودند و با همه وجود تشکر می کنند که بچه من تغییر کرده ، نـاجـور بـود رفـت و آدم شـده و بـرگـشته است ؛ نماز شب و دعا می خواند، نماز می خواند ((قـرآن بـلد شـده )) از ایـن سـرمـایـه در اخـتـیـار مـا، حـداکـثـر اسـتـفـاده بـه عمل آوریم و انسان سازی کنیم .

امـروز ایـن آدمـها هستند که تاءثیر گذارند و اینها امانت الهی در دست ما هستند. الحمدللّه من در نیروی دریایی جلوی صفاری نباید تشکر بکنم ، اما از عمق جانم از او تشکر می کنم و امـیـدوارم کـه خـداونـد بـه ایـشـان خـیـر بدهد و به همه شما که به این امر دین و دیانت و خانواده هایتان و بچه هایتان ، نیروهایتان حساسیت دارید.

بـسـتـر لازم اگـر بـرای نـمـایـنـدگـی فـراهـم شـود، مـا اهل خدمتگزاری و نوکری و کار هستیم . اگر شرایط فراهم شود ما هم انگیزه پیدا می کنیم ، می کوشیم ، تلاشمان را مضاعف می کنیم . 

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۶
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••